۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

پائيييييز


امان ام بریده روزهای بی رنگی و تهوع
امان ام بریده یکنواختی و نفرت
امان امان گویان می گذرد روزهایم به حقارت
ناگهان
معجزه ای
به یادم بیاورد که دوست بدارم ، دوست داشته شوم، باد ببویم، رنگها ببینم، نواها بشنوم .
دزدانه حرفهای عاشقانه مردم را لبخند بزنم.
نه به تمسخر،
به تعجب و خوشحالی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر